وقتی باهاش خلوت می کنم

وقتی برام حرف های قشنگ می زنه دوست دارم بغلش کنم

محکم فشارش بدم

بعد تو صورتش نگاه کنم از نگاه هم دیگه خنده مون بگیره

بعد از عمق چشاش دوستی و عشق رو پیدا کنم بهد داد بزنم که عزیزم با تموم وجود دوستت دارم

بعدم اونم بگه که هیچ وقت تنهام نذار

چون بدون تو من نمی تونم زندگی کنم

منم بهش بگم منم دوری تو رو نمی تونم تحمل کنم

بعدشم رو تاب تو حیاط خونشون بشنیم من براش شعر بخونم

اونم سرش رو روی شونم بزاره و کم کم خوابش بربره

و من در همین حال صورت خوشگلش رو نگاه کنم

و لذت ببرم


نظرات 1 + ارسال نظر
ئخاشئئشی شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:40 ق.ظ

Banooye mah, bayad begam ke kheily khosh salighe va latif hastin. man moshtaghane montazere sheerhaye shoma hastam.
mohammad ya hamoon, gomshodeh

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد